درباره ما

سلام! 

قبل از اینکه شروع به خواندن درباره ما وبسایت کنید باید بگویم در این صفحه خبری از متن های خشک و رسمی نیست. اینجا قرار است داستان مجموعه رزاق را شرح دهیم و به معرفی اعضایش بپردازیم و باز هم باید اشاره کنم که منتظر کارمندان رسمی کت و شلواری با یونیفرم های خاص نباشید بلکه اعضای این مجموعه همگی اعضای یک خانواده صمیمی هستند.بحث را با معرفی اعضا شروع میکنیم.

معرفی اعضای مجموعه:

1) بابابزرگ مجموعه: رستم رستمی نجف آبادی، اولین رئیس کمیته امداد نجف آباد از زمان تاسیس کمیته امداد تا زمان تولد من یعنی سال 1375 و مدیر سابق کاروان حج و عمده به مدت 7 سال، در جوانی بقالی داشته ولی بعد از مدتی به پارچه فروشی مشغول میشود. صاحب اصلی مغازه است و همچنان مثل رستم در مغازه مشغول به کار است. 

2) مغز متفکر مجموعه: محمدحسین قیصریه ها، برادر ارشدم و شریک پدربزرگ، خنده رو و باطمانینه است. بسیار پرکار و پر مشغله است. سلیقه ی خوبی در انتخاب اجناس دارد و معتقد است جنس هم باید قشنگ باشد و هم با کیفیت، جنس ارزان خوب است، فروشش راحت تر است ولی جنسی مشتری را راضی می کند که با کیفیت و زیبا باشد. قدرت خاصی در محاسبه متراژ مورد نیاز پارچه برای کاربرد های مختلف داردو توانایی مدیریتی خوبی هم دارد.

3) معلم مجموعه: محمدرضا قیصریه ها، از آشناییتون خوشوقتم! مغازه رفتن من بخاطر این بود که متاهل شدم و شرایط زندگیم و بزرگواری پدربزرگم و برادرم پای من را به مغازه باز کرد، وگرنه برخلاف چیزی که به نظر می آید از بازار و بازاری بودن خوشم نمی آید. بیشتر در مغازه برای مشتری حکم معلم را تا فروشنده دارم. برای آن ها جنس ها و کیفیت های مختلف را توضیح میدهم. به پیشنهاد همسرم برای تامین مالی بیشتر به فروش اینترنتی روی آوردیم و از فروش در بازارهای اینترنتی و اینستاگرام که گذشتیم به مرحله تاسیس سایت رسیدیم.

4) مدیریت فضای مجازی مجموعه: لیلا عاملی، همسرم و در واقع کسی که پشتیبانی و مدیریت فروشگاه ها را در فضای مجازی از سایت و اینستاگرام گرفته تا بازارهای اینترنتی و شهری و غیره به عهده دارد. ذهن اقتصادی بسیار عجیبی دارد. از طرفی اعتماد به نفس خوبی برای شروع کارهای جدید دارد. جالب اینجاست که برخلاف من بازار را دوست دارد و شیفته ی دنیای رنگارنگ پارچه هاست. 

مجموعه ی پارچه سرای رزاق از کجا شروع شد؟

در مورد اینکه اولین بار پدربزرگم مغازه ی پارچه فروشی اش را در چه زمانی و چگونه تاسیس کرد را اطلاعی ندارم ولی میدانم همه ی مغازه اش را با دومیلیون تومان سرمایه شروع کرده است و همیشه نقد خرید و فروش کرده است و به خاطر همین خرید نقدی، قیمت هایش مناسب تر بقیه ی مغازه های هم راستای خود است و به دلیل سابقه ی طولانی خود، بین بازرای ها، مشتریان و عمده فروش ها اعتبار خاصی دارد. من قبلا در 7 سالگی، 10 سالگی و 15 سالگی چند بار در مغازه شاگردی کردم. 

برادرم از زمان تحصیل در هنرستان یعنی از حدود 18-17 سالگیش در مغازه ی پدربزرگ مشغول کار شد و سرمایه جمع کرد. مدتی بعد، برای خودش مغازه ای تاسیس کرد که باز هم من کنار برادرم نیز به شاگردی پرداختم. نهایتا برادرم به همراه اجناس و سرمایه اش برگشت و با پدربزرگم شریک شد. 

اما داستان فروشگاه آنلاین ما از آنجا شروع شد که با نظر همسرم به جای اینکه کسب و کارمان را به صورت فیزیکی و کرایه کردن مغازه و غیره آغاز کنیم، کسب و کارمان را به صورت اینترنتی آغاز کردیم تا علاوه بر اینکه به عنوان یک شاگرد در مغازه مشغول به کار هستم بتوانم به طور مستقل به کسب درآمد بپردازم و کسب و کار خودم را هم داشته باشم. و اینچنین شد که صفحه ی اول کتاب فروش اینترنتی نوشته شد! 

قرار است چکار کنیم؟!

اگر یادتان باشد در معرفی ها، خودم را معلم مجموعه معرفی کردم. در این سایت علاوه بر فروشگاهی که داریم، بخشی را هم قرار دادیم تا علاوه بر اینکه از اجناس صنعت نساجی استفاده می کنیم، اطلاعات خودمان را هم نسبت به آنها افزایش دهیم. به همین دلیل به مرور مقالات متنوعی در این باره در بخش وبلاگ سایت قرار می دهیم. 

قبلا هم در پیج اینستاگراممان همین کار را شروع کردیم که با گذاشتن ویدئوهای آموزشی با موضوعات مختلف، این آگاهی ها را به مخاطبین عزیزمان بدهیم. 

اگر دوست داشتید یک سری هم به آنجا بزنید.😊